تقديم به دلشكسته ها

به تو نرسيدم، اما خيلي چيزارو ياد گرفتم...ياد گرفتم به خاطر كسي كه دوستش

دارم بايد دروغ نگم.ياد گرفتم هيچكس ارزش شكوندن غرورم رو نداره.ياد گرفتم توي

زندگي برای اون كه بفهمم چقدر دوستم داره هر روز به يه بهانه اي دلشو ب


شكونم.ياد گرفتم گريه ي هيچكس رو باور نكنم.ياد گرفتم بهش هيچ وقت فرصت جبران ندم.ياد گرفتم دم از عاشقي بزنم ولي اما از كجا بگم از كي بگم...مي خوام

همين جا دلمو بشكونم خوردش كنم تا ديگه عاشق نشه.تا ديگه كسي رو دوست

نداشته باشه.توي اين زمونه كسي نبايد احساس تورو بدونه وگرنه اون تورو مي

شكونه.مي خوام بشم همون آدم قبل كسي كه از سنگ بود و دو رو برش ديواري از

سكوت و بي تفاوتي...دو روز دنيا ارزش اين رو نداره كه بخواد همش به غم و غصه

بگذره.مي خوام برم جايي كه كسي منو نشناسه...اينجا نمي تونه جزيره ي بهشت

من باشه...مي خوام تنها باشم...از خودمم دور باشم...نباشم...نباشم...